
:: لبخندهای شادی و غم فرق دارند :: . . . : پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟! آری! اگر بسیار، اگر کم فرق دارند
شادم تصور می کنی وقتی ندانی لبخندهای شادی و غم فرق دارند
بر عکس می گردم طواف خانه ات را دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند
من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان با این حساب اهل جهنم فرق دارند...
بر من به چشم کشته ی عشقت نظرکن پروانه های مرده با هم فرق دارند. . #فاضل_نظری - #گریه_های_امپراتور - #دیوانه_ها . http://afasoft.ir/post/210 ::

آخرین ویرایش :
1394/10/15 ساعت 12:52

:: رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند :: . . . : کاش بارانی بِبارد قلب ها را تر کند بگذرد از هفت بندِ ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند
بشکند درهم طلسم کهنه ی این باغ را شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت سرزمین سینه ها تا ناکجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها شاید این باران -که می بارد- شما را تر کند . #جلیل_صفربیگی - #مویرگ_های_هوا . http://afasoft.ir/post/299 ::
آخرین ویرایش :
1394/10/15 ساعت 12:51

:: یک کهکشان زیبایی اما من، سهمم شده دیدار دورادور :: . . . : بر من بتازان بازهَم بانو، سردار مغرور سپاهت را این دفعه را قطعا تو میبازی، جنگ نگاهم با نگاهت را
از قصه شاه و گدا گفتی، من از شکوه تو نمیترسم سربازِ من بازیگر خوبیست، این مهره خواهد کشت شاهت را
یک کهکشان زیبایی اما من، سهمم شده دیدار دورادور... شاید در این شب های طولانی، گاهی ببینم روی ماهت را
وقتی تمام عشق چیزی نیست، جز در خیالم با تو خوش بودن در خود نشستنهای من کافیست، این دفعه خواهم بست راهت را
زین کردهام اسب سپیدم را... بر من بتازان بازهم بانو... این دفعه را قطعا تو می بازی، آن اسب وحشی سیاهت را... . #محسن_مهرپرور - #کهکشان . http://afasoft.ir/post/297 ::
آخرین ویرایش :
1394/10/15 ساعت 12:51

:: چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی :: . . . : در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی در می کُنی چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟! باز می خندم که خیلی، گر چه می دانی که نیست...
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند یاس و مریم می گذارم، توی گلدانی که نیست...
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی دستهایم را بگیری ، بین دستانی که نیست...؟!
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو... پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست...
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود... باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست...!
بعد تو این کار هر روز من است باور این که نباشی، کار آسانی که نیست...! . #بی_تا_امیری - #که_نیست . http://afasoft.ir/post/213 ::

آخرین ویرایش :
1394/10/15 ساعت 12:51

:: در گورِ خاطرات خوشم خاک می شوی :: . . . : تا می کشم خطوطِ تو را پاک می شوی داری کمی فراتر از ادراک می شوی
هر لحظه از نگاهِ دلم می چِکی ولی... با دستمالِ کاغذی ام پاک می شوی!
این عابران که می گذرند از خیال من... مشکوک نیستند تو شکاک می شوی!
تو زنده ای هنوز برایم گمان نکن! در گورِ خاطرات خوشم خاک می شوی...
باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت وقتی که عاشقی چه خطرناک می شوی . #نجمه_زارع - #گور_خاطرات . http://afasoft.ir/post/296 ::
آخرین ویرایش :
1394/10/15 ساعت 12:50
|
|
|